کد قالب کد: بهار 1387 - ترنم بارونی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 بهار 1387 - ترنم بارونی

 

شعری بخوان ....

سه شنبه 87 اردیبهشت 24 ساعت 2:14 صبح

شعری بخوان چیزی بگو تا مثل آهو
رد صدایت بوی آویشن بگیرد
چرخی بزن تا روح نا آرام دریا
در هق هق چشم تو رقصیدن بگیرد
بانوی شرجی خوب من خاتون دریا
در خواب خلخال تو گم کردم سرم را
کل می زنم نام تو را در موج و مرجان
تا یک صدف دریا کنی چشم ترم را
کو دیده یوسف شناسی تا تنت را
یک برگ گل از بوی پیراهن بگیرد
من دست و پا گم کرده ام کو سر بداری
تا سر کشی های مرا گردن بگیرد
 
اسم شاعرش رو نمیدونم

نوشته شده توسط : هیام سعیدی

نظرات دیگران [ نظر]


 

مهدی جان ...

جمعه 87 اردیبهشت 20 ساعت 12:45 صبح

مهدی جان  

 اگر ما را به خیمه گاهت راهی نیست

                                         حرفی نیست....

تنها پیراهنت را که با عطر وجودت در آمیخته است

به صورتمان افکنند

باشد تا بیناییمان را به دست آوریم و به ((مصرت)) در آییم

و در دامانت پناه گیریم

 


نوشته شده توسط : هیام سعیدی

نظرات دیگران [ نظر]


 

خدا کند همیشه مهربان باشی

جمعه 87 اردیبهشت 20 ساعت 12:37 صبح

 خدا کند همیشه مهربان باشی

وسیع مثل دل آسمان باشی

خدا کند عزیز! مثل دریاها

صبور، ساده، پاک و بی کران باشی

پرنده باش! هم رها، که همواره

گشوده بال تا به کهکشان باشی

همیشه سبز، استوار و افتاده

و از قبیله ی صنوبران باشی

به من بگو! چگونه میشود این قدر

تو با گل و نسیم هم زبان باشی

دعای من همیشه مهربان این است:

خدا کند همیشه مهربان باشی

 


نوشته شده توسط : هیام سعیدی

نظرات دیگران [ نظر]


 

عکس بابایی؛و آقای داوری

پنج شنبه 87 اردیبهشت 12 ساعت 1:25 صبح

 

 

 

لازم به ذکر هست که از دورهی تربیت معلم با هم دوست هستند و توی یه دانشگاه قبول شدن یکی ادبیات فارسی یکی ادبیات عرب.تازه جالبش اینه که 3 تا دوست هستن اون یکی ادبیات انگلیسی خونده.هر کدوم یه زبان!


نوشته شده توسط : هیام سعیدی

نظرات دیگران [ نظر]


 

اگر مسیح مرده را زنده میکرد،معلم ملتی را احیا میکند.

پنج شنبه 87 اردیبهشت 12 ساعت 12:56 صبح

سلام

امروز 12 اردیبهشت روز معلم هست.

میخوام توی این یادداشت خیلی ساده از همه ی معلم های 12 سال دوره ی تحصیلم و همینطور استاد های دانشگاه تشکر و قدر دانی کنم.

میخوام بگم که من ناتوان تر و کوچیک تر از اونی هستم که بتونم زحمات شون رو جبران کنم. هیچ هدیه ای نمیتونه جای تلاش اونا رو بگیره.

و همین جا دلم میخواد تشکر ویژه و خاصی از چند تا از معلم هام داشته باشم که در رقم خوردن شرایط کنونی من بیشترین نقش را داشتند.

ابتدا از پدر مهربانم،صبور و فداکارم که نه تنها در دوره ی دبیرستان و دانشگاه،بلکه در تمام مراحل زندگی همچون شمعی در تاریکی ها برایم نو افشانی میکند.

سپس از سرکار خانم طاهر ؛مشاور دلسوز دبیرستان شاهد، که با راهنمایی های ایشان من مقصد آینده ام را پیدا کردم.

و در آخر از جناب آقای داوری؛ ریاست محترم دانشگاه و استاد ادبیات، که همواره با صبر و راهنمایی های برادرانه شان به من در حل مشکلات یاری رساندند.

و در پایان یک جمله تقدیم به همه ی معلم ها

        اگر مسیح مرده را زنده میکرد،معلم ملتی را احیا میکند.


نوشته شده توسط : هیام سعیدی

نظرات دیگران [ نظر]


<      1   2   3   4   5   >>   >