الهي دلم شکسته ، خسته و ناتوانم و دست بسته ، آيينه وجودم زنگار گرفته ، به قفس دلتنگي گرفتار و ذرات وجودم به انتظار ، به درد غربت مبتلا و از پرده ي غيبت در بلا . خداي من چراغ عمرم رو به خاموشي است
خيلي عارفانه وعاشقانه از نوع الهي بود